السلام علیک یا سلطان
******مرحوم شسخ صدوق ، طبرسى و دیگر بزرگان به نقل از ابراهیم بن عبّاس حکایت کنند:
در طول مدّتى که در محضر مبارک امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام بودم و در محافل و مجالس گوناگون ، همراه با آن حضرت شرکت داشتم ، هرگز ندیدم سخنى و مطلبى در مسائل دین و امور مختلف از آن حضرت سؤ ال شود؛ مگر آن که بهتر و شیواتر از همه پاسخ مى فرمود.
و در همه علوم و فنون به طور کامل آگاه و آشنا بود؛ و نیز جوابى را که بیان مى نمود در حدّ عالى قانع کننده بود؛ و کسى را نیافتم که از او آشناتر باشد.
همچنین ماءمون در هر فرصت مناسبى به شیوه هاى مختلفى ، سعى داشت تا آن حضرت را مورد سؤ ال و آزمایش قرار بدهد؛ ولى امام علیه السلام در هیچ موردى درمانده نگشت ؛ و بلکه در هر رابطه اى که از آن حضرت سؤ ال مى شد، به نحو صحیح و کامل پاسخ ، بیان مى فرمود.
و معمولا مطالب و جواب سؤ ال هائى که حضرت بیان مى فرمود، برگرفته شده از آیات شریفه قرآن بود.
آن حضرت قرآن را هر سه روز یک مرتبه ختم مى کرد؛ و مى فرمود:
اگر بخواهم ، مى توانم قرآن را کمتر از این مدّت هم ختم کنم و تلاوت نمایم .
ولیکن من به هر آیه اى از آیات شریفه قرآن که مرور مى کنم درباره آن تاءمّل مى کنم و مى اندیشم ، که پیرامون چه موضوعى مى باشد، در چه رابطه یا حادثه اى سخن به میان آورده است ؛ و در چه زمانى فرود آمده است .
و هرگز بدون تدبّر و تاءمّل در آیات شریفه ، از آن ها ردّ نمى شوم ، به همین جهت است که مدّت سه روز طول مى کشد تا قرآن را تلاوت و ختم کنم .منبع: کتاب چهل داستان و چهل حدیث از امام رضا علیه السلام