هشیاری سیاسی و سازش ناپذیری
السلام علیک یا سلطان
******ائمه علیهمالسلام نه فقط خود با دستگاههای ظالم و دولت های جائر و دربارهای فاسد مبارزه کرده اند بلکه مسلمانان را به جهاد بر ضد آنها دعوت نموده اند، بیش از پنجاه روایت در وسائل الشیعه و مستدرک و دیگر کتب هست که «از سلاطین و دستگاه ظلمه کناره گیری کنید و به دهان مداح آنها خاک بریزید، هر کس یک مداد به آنها بدهد یا آب در دواتشان بریزد چنین و چنان میشود ..» خلاصه دستور داده اند که با آنها به هیچ وجه همکاری نشود و قطع رابطه بشود.
امام خمینی در جای دیگر اینطور میفرمایند: ائمه ما علیهمالسلام همه شان کشته شدند برای اینکه همه اینها مخالف با دستگاه ظلم بودند اگر چنانچه امام های ما تو خانه هایشان مینشستند .. محترم بودند، روی سرشان میگذاشتند ائمه ما را، لکن میدیدند هر یک از اینها حالا که نمیتواند لشرکشی کند از باب اینکه مقتضیاتش فراهم نیست، دارد زیرزمینی اینها را از بین میبرد، اینها را میگرفتند حبس میکردند ..
مرحوم شیخ کلینی از قول یکی از یاران امام رضا علیهالسلام مینویسد:
پس از آنکه حضرت رضا علیهالسلام به امامت رسید سخنانی ایراد فرمود که بر جان وی ترسیدیم و لذا به آن حضرت عرض شد: مطلبی آشکار کردی که بیم داریم این طاغوت (هارون) بر علیه شما اقدامی کند، و حضرت در جواب فرمود: هر کاری میتواند انجام دهد ..
یکی دیگر از یاران حضرت میگوید: به امام عرض کردم: شما خود را به این امر (یعنی امامت) شهره ساخته و جای پدر نشسته اید، در حالی که از شمشیر هارون خون میچکد (و دوران اختناق عجیبی حکمفرماست، شما با چه جرأتی چنین میکنید؟!) که آن حضرت با پاسخ خود به وی فهماند که این مسائل و مأموریت های ائمه علیهمالسلام قبلاً از جانب الهی تعیین شده و هارون قدرت مقابله با حضرت را ندارد.
امام هشتم با هشیاری سیاسی خویش توانست پس از مرگ هارون (که در سال دهم از امامت حضرت اتفاق افتاد) در دوران نزاع و کشمکشهای میان دو برادر (یعنی امین و مأمون) به ارشاد و تعلیم و تربیت شیعه ادامه دهد. و بالاخره پس از به قدرت رسیدن مأمون، با حرکتها و موضعگیری های دقیق و حکیمانه نقش عظیم خویش را به خوبی ایفا نمود.
همانطور که معروف است مأمون در میان خلفای بنیعباس از همه داناتر و زیرکتر بود، از علوم مختلف آگاهی داشت و تمام اینها را وسیلهای برای پیشبرد قدرت شیطانی خویش قرار داده بود و از همه مهمتر جنبه عوام فریبی وی بود. وی با طرح یک نقشه حساب شده، ولایت عهدی حضرت را پیشنهاد کرد که اهداف مختلفی را دنبال مینمود از جمله: در هم شکستن قداست و مظلومیت امامان شیعه و پیروانشان، مشروعیت بخشیدن به حکومت خویش و خلفای جور قبلی و کسب وجهه و حیثیت برای خویش، تخطئه شیعیان مبنی بر عدم اعتنا به دنیا و ریاست، کنترل مرکز و کانون مبارزات، دور کردن امام از مردم و تبدیل امام به یک عنصر درباری و توجیهگر دستگاه.
مقام معظم رهبری حضرت آیةاللّه خامنهای (مدظله العالی) ضمن برشمردن و توضیح اهداف فوق فرمودهاند:
در این حادثه، امام هشتم علی بن موسی الرضا علیهالسلام در برابر یک تجربه تاریخی عظیم قرار گرفت و در معرض یک نبرد پنهان سیاسی که پیروزی یا ناکامی آن میتوانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد. در این نبرد رقیب که ابتکار عمل را بدست داشت و با همه امکانات به میدان آمده بود مأمون بود. مأمون با هوشی سرشار و تدبیری قوی و فهم و درایتی بیسابقه قدم در میدانی نهاد که اگر پیروز میشد و اگر میتوانست آنچنانکه برنامهریزی کرده بود کار را به انجام برساند یقینا به هدفی دست مییافت که از سال چهل هجری یعنی از شهادت علی بن ابیطالب علیهالسلام هیچ یک از خلفای اموی و عباسی با وجود تلاش خود نتوانسته بودند به آن دست یابند یعنی میتوانست درخت تشیع را ریشه کن کند و جریان معارضی را که همواره همچون خاری در چشم سردمداران خلافت های طاغوتی فرو رفته بود بکلی نابود سازد. اما امام هشتم با تدبیری الهی بر مأمون فائق آمد و او را در میدان نبرد سیاسی که خود به وجود آورده بود بطور کامل شکست داد و نه فقط تشیع ضعیف یا ریشهکن نشد بلکه حتی سال دویست و یک هجری یعنی سال ولایتعهدی آن حضرت یکی از پر برکتترین سالهای تاریخ تشیع شد و نفس تازهای در مبارزات علویان دمیده شد و این همه به برکت تدبیر الهی امام هشتم و شیوه حکیمانهای بود که آن امام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد.
آری نمونه های هشیاری و تیزبینی آن حضرت در قضایای متعددی جلوه گر است مانند ماجرای نماز عید که هر چند با پیشنهاد مأمون بود اما حرکت و شیوه حضرت به گونهای بود که مأمون دستور جلوگیری از اقامه نماز را صادر کرد و به قول رهبر عزیزمان «مأمون را در میدان نبردی که خود به وجود آورده بود بطور کامل شکست داد.»
منبع: کتاب هشت درس و پیام از هشتمین امام ،نویسنده: سیّد علی رضا جعفری