
السلام علیک یا سلطان
******
کنار امیر المؤمنین على(ع) نشسته بودم. امام نگاهى به من کردند و فرمودند:
«نعمان!...
سال ها بعد، یکى از فرزندان من در خراسان با زهر کشنده اى شهید خواهد شد.
اسم او مثل اسم من، على است. اسم پدرش هم مانند پسر «عمران» ، موسى است.
این را بدان ! هر کس که قبر او را زیارت کند، خدا تمام گناهان قبل از
زیارتش را خواهد بخشید... به خاطر پسرم على».
حرف امام که تمام شد،
سکوت کردم و به گلیم کهنه اتاق خیره شدم. با خودم گفتم: «این درست !... اما
من چرا گناه کنم که به خاطر بخشش، امام رضا علیه السلام را زیارت کنم؟
باید به خاطر دلم و براى محبتم به اهل بیت(ع) او را زیارت کنم».
به امام نگاه کردم. انگار با لبخندش حرفم را تأیید مى کرد.
راوى: نعمان بن سعد