مسئولیتهای دولت و حکومت در حوزه اقتصاد از دیدگاه امام رضا (ع)
شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۴۵ ب.ظ
السلام علیک یا سلطان
******یکی از مهمترین مسائل اقتصادی در هر جامعهای، نوع نگاه حکومت و دولت در رابطه با وظایف و نقشهای خود در امور اقتصادی جامعه است. در واقع هر دولت و حکومتی، به عنوان متولی امور جامعه در زمینه معاش و امور اقتصادی نیز نسبت به افراد جامعه انسانی خود، نقشها و وظایفی را بر عهده دارد، که نوع این نگاه به مسائل اقتصادی امری بسیار مهم در سیاستگذاریهای اصولی و راهبردی یک نظام محسوب میگردد.
در این رابطه جهت بررسی نقشها و وظایف حکومت و دولت و مسئولیتهای اقتصادی حکومت و دولت برای جامعه انسانی از نگاه مکتب و سیره رضوی علیه السلام ، در این بخش ابتدا نگاهی میاندازیم به سخنان امام رضا علیه السلام در رابطه با نقشها، وظایف و مسئولیتهای اقتصادی دولت و حکومت که خظاب به حاکم وقت (مأمون، خلیفه عباسی) بیان شده است.
رسیدگی حاکم شرع به مشکلات اقتصادی جامعه و از جمله برطرف کردن نیازهای اقتصادی مردمان آن جامعه و همچنین موضوعات اقتصادی و رفاهی نظیر برطرف ساختن فقر و محرومیت از جامعه، از دیدگاه امام رضا علیه السلام ؛ جلوه دیگری از جهاد اقتصادی به شمار میآید.
اهمیت جهاد اقتصادی در اندیشه، تعالیم و سیره رضوی، در پاسخ امام رضا علیه السلام به نامهای که از طرف مأمون برای امام علیه السلام خوانده میشود؛ به نحو بسیار روشنی بیان شده است.
امام رضا علیه السلام در این نامه خطاب به مأمون میفرماید:
... اتَّقِ اللَّهَ فِی أُمِّهِ مُحَمَّدٍ ( ص ) وَ مَا ولاک اللَّهُ مِنْ هَذَا الامر وَ خصک بِهِ، فانک قَدْ ضَیعْتَ أُمُورُ الْمُسْلِمِینَ وَ فَوَّضْتُ ذلک الی غیرک... وَ انَّ الْمُهَاجِرِینَ وَ الانصار یظْلِمُونَ دونک وَ لا یرْقُبُونَ فِی مومن الَّا وَ لَا ذَمِّهِ وَ یاتی عَلِی الْمَظْلُومِ دَهْرٍ یتْعِبُ فِیهِ نَفْسِهِ وَ یعْجِزُ عَنْ نَفَقَتِهِ وَ لَا یجِدُ مَنْ یشکوا الیه حَالِهِ وَ لَا یصَلِّ الیک فَاتَّقِ اللَّهُ... فِی أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ... أَمَا عَلِمَتْ... انَّ وَالِی الْمُسْلِمِینَ مِثْلَ الْعَمُودُ فِی وَسَطِ الْفُسْطَاطِ مَنْ أَرَادَهُ أَخَذَهُ... !
درباره امت محمد و حکومتی که بر ایشان داری از خدا بترس، چه، تو کارهای مسلمانان را ضایع کردهای، و کار را به دست کسانی سپردهای که به غیر حکم خدای عزوجل داوری میکنند و خود در این سرزمین ماندگار شده و خانه هجرت و محل فرود آمدن وحی را ترک کردهای، و بر مهاجران و انصار با نبودن تو ستم میرود، و سوگند و پیمان هیچ مؤمنی را نگاه نمیدارند، و روزگار بر مظلومان به سختی میگذرد و آنان برای زندگی به هزینهای دسترسی ندارند، و کسی را نمییابند که شکایت نزد او برند آیا نمیدانی والی مسلمانان همچون تیرک میان چادر است که هرکس بخواهد به آن دسترسی دارد؟1
روی سخن امام رضا علیه السلام در این گفتار، با مأمون است. جریان آن چنین است: «روزی مأمون خدمت امام رفت و با خود نامه بزرگی همراه داشت. در حضور امام نشست و نامه را برای امام خواند. در آن نامه آمده بود که برخی روستاهای کابل به دست لشکریان اسلام فتح شده است. خواندن نامه که پایان یافت، امام به مأمون فرمودند: فتح روستایی از شهرهای شرک و کفر تو را خرسند ساخته است؟ مأمون گفت: آیا این خبر، خوشحالی و شادمانی ندارد؟»
پس از این گفتوگو، امام جملات یاد شده را فرمودند، و به او خاطر نشان کردند: «تو عدالت را در داخل کشور اسلامی برقرار کن و فقر و محرومیت را از بن بر کن و به مشکلات مردم رسیدگی کن. این مایه خرسندی و خشنودی یک حاکم مسلمان است، نه کشورگشایی و فتوحات تازه و افزودن بر قلمرو جغرافیایی کشور اسلام، بدون اینکه محتوای اسلام و جوهر دین که عدالت است، اجرا شده باشد».2
بنابراین توجه حاکم شرع به برطرف ساختن فقر و محرومیت از چهره جامعه از دیدگاه امام رضا علیه السلام ، جلوه دیگری از جهاد اقتصادی به شمار میآید، آنگونه که حضرت علیه السلام رسیدگی حاکمان و دولتمردان به این مشکلات و برطرف ساختن فقر و محرومیت از عرصه زندگی افراد جامعه را از فتح بلاد شرک و کفر نیز بسیار مهمتر معرفی مینماید و همچنان اهمیت این نوع جهاد (جهاد اقتصادی) را از جهاد با کفار در عرصه جنگ و نبرد باارزشتر و مهمتر عنوان میکنند.
نکته مهم دیگر، که در تعالیم رضوی و سیره امام رضا علیه السلام مورد تأکید قرار دارد و جهت تحقق جهاد اقتصادی امری بسیار ضروری مینماید، توصیههای حضرت علیه السلام به سادهزیستی مسئولان و حاکمان جامعه است.
در رابطه با اهمیت مسئولیت حاکمان در زمینه اقتصاد از دیدگاه امام رضا علیه السلام نظری میافکنیم. به جملهای از ابن خلاد به حضرت امام رضا علیه السلام و پاسخ حضرت خطاب به وی:
قَالَ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ لِلرِّضَا علیه السلام : «عَجَّلَ اللَّهُ تَعال فرجک. فَقَالَ علیه السلام : یا مُعَمَّرِ! ذاک فرجکم أَنْتُمْ، فاما أَنَا وَ اللَّهِ مَا هُوَ الَّا مزود فیه کف سویق مَخْتُومٍ بِخَاتَمِ! معمر بن خلاد به امام رضا علیه السلام گفت: خدا زودتر فرج شما را برساند. امام در جواب فرمود:ای معمر! این فرج، فرج خود شما است، زیرا نصیب من از حاکمیت اسلامی، به خدا سوگند، فقط کیسه کوچکی است، در آن مشتی آرد جو نبیخته، و سر آن مهر شده است.3
امام رضا علیه السلام ، در سخن دیگری از این حقیقت بیشتر پرده برمیدارد و با صراحت بیشتری مسئولیت بزرگ حاکمان را مطرح میکند:
والله لئن صرت الی هذا الامر لا کلن الخبیث بعد الطیب، ولالبسن الخشن بعد اللین، ولاتعبن بعد الدعة...!
اگر زمام حکومت را به دست گیرم غذای پست و بد خواهم خورد، پس از غذای خوب (که قبل از دوره زمامداری روا بود) و لباس درشت و زبر خواهم پوشید، پس از لباسهای نرم (دوران قبل از حکومت) و با سختی و سختکوشی خواهم زیست پس از آسایش... .4
امام به صراحت اعلام میدارد، که در صورت تکیه زدن بر مسند حکومت اسلامی، غذای بد و ناگوار خواهم خورد، و لباس درشت و زبر خواهم پوشید و راحتی و آسایش را کنار خواهم گذاشت.
«در دورانی که به عنوان فردی در میان امت به سر میبردم، رواست که خوراک و لباسی چون دیگران داشته باشم، و کمی آسایش ببینم، اما اگر زمام جامعه را در دست بگیرم، میباید با پایینترین طبقات زندگی کنم، و شب از روز نشناسم و همواره برای آسایش مردمان و سامان یافتن زندگی انسانها بکوشم».5
اهمیت این سخنان به ویژه از منظر اقتصادی برای مسئولان و دست اندرکاران نظام اسلامیما، به ویژه در سال جاری که از دیدگاه مقام معظم رهبری نیز به عنوان اولویت اول نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هدفگذاری شده است و سال جاری به آن نام مزین گشته است؛ بسیار حائز اهمیت است. نکتهای که همواره در کلام رهبران نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز به مسئولان و دولتمردان نظام گوشزد شده است.
حضرت رضا علیه السلام همچنین همواره حاکمان جامعه را به برقراری عدل و قسط در میان مردم دعوت و در باب حاکمان ظالم میفرمایند:
إِذا کَذَبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إِذا جارَ السُّلْطانُهانَتِ الدَّوْلَهُ، وَ إِذا حُبِسَتِ الزَّکوهُُ ماتَتِ الْمَواشی.
زمانی که حاکمان دروغ بگویند باران نبارد، و چون زمامدار ستم ورزد، دولت، خوار گردد. و اگر زکات اموال داده نشود، چهارپایان از بین روند.6
بنابراین مسئله عدالت در حکومت همواره نکته مهمیدر اندیشه و سیره رضوی محسوب گردیده است.
محمد بن عباده از امام علیه السلام پرسید: چرا آنچه را امیرالمؤمنین گفت تأخیر انداختی و امتناع فرمودی؟ امام علیه السلام فرمود: وای بر توای اباحسن من از نپذیرفتن این امر نگران نیستم.
محمد بن عباده میگوید: امام علیه السلام اندوه مرا دریافت و فرمود: منظور تو در این کار چیست؟ اگر امر حکومت، چنان که میگویی به ما بازگشت کند، و تو هم آن چنان باشی که اکنون هستی، در آن روز هم چیزی نصیب تو نخواهد شد و مانند یکی از دیگران خواهی بود.7
امام رضا علیه السلام در پاسخ خود، نخست محمد بن عباده را از واقع امر، آگاه میکنند و متذکر میشوند تا موقعی که امر خلافت در همه زمینهها به آن حضرت منتقل نشود، سودی در قبول و اجابت نیست و چون بر اثر این پاسخ آثار اندوه در چهره سائل ملاحظه میکند، روش خود را در امر حکومت و خلافت (اگر به دست او برسد) بیان و به طور خلاصه میفرمایند که در آن هنگام نزد او، هیچ کس را بر دیگری امتیاز و برتری نیست و رعایت قانون و عدل از طرف حکومت و اجرای اصل برابری میان مردم، امری ضروری است و در چنین حکومتی، اختلاف طبقاتی و تبعیض میان افراد و ریختن مال به جیب دوستان و یاران وجود ندارد. بلکه همه در حقوق اجتماعی با یکدیگر برابرند. بدون این که امتیازی میان افراد وجود داشته باشد، یا بر کسی به خاطر مصلحت دیگری، ستم شود.
بیان امام علیه السلام درباره چگونگی روش او برای اداره امور امت و حکومت، عملاً انتقاد آشکاری است بر شیوه نظام جابر آن زمان که بنای آن به هیچ روی، بر اساس عدالت و برابری استوار نبوده است، بلکه بر پایه حفظ مصالح ویژهای که دوام حکومت و قدرت خلیفه و یاران و پیروان او را تضمین میکرد، قرار داشت و خون و مال و آبروی مردم و همه دستگاه قدرت، در خدمت اعمال خودسرانه و هوسهای ستمگرانه حاکم و خویشان و یارانش و از اصول عدالت و برابری که اسلام با احکام و تعالیم انسانی خود، آن را تضمین کرده، اثری وجود نداشت.
1. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 16.
2. مسند امام رضا7، ج 2، صص 152 و 149.
3. مسند الامام رضا، ج 1، ص 244؛ تحف العقول، ص 329.
4. همان، ج 2، ص 362 ؛ مکارم الاخلاق، ص 131.
5. همان، ص 363.
6. عبدالله صالحی نجف آبادی، چهل حدیث، ص26.
7. محمدجوادفضل الله، تحلیلی از زندگی امام رضا7، ص 58.
منبع : کتاب جلوههای جهاد اقتصادی در اندیشه امام رضا علیه السلام
۹۲/۰۶/۰۲